صداي ملت چيست؟
صباح صباح

بچشمان اشک غم دارم دل تنگ
ز بی مهری زنا مردی زنیرنگ

سکوتي تلخ ودرد ناک تا کجاها

بود تا کي غريوي جنگ وتفنگ .

 

صداي ملت : يک سلسله حقيقت وواقعيتهاي ناگفته مردم مظلوم وهردم شهيد ميهن رنج کشيده ما!

تصميم دارم تاباتهيه، پژوهش وگردآوري مستنداتي ازرنج والهام ناگفته وناشنيده سرزمين دردمند راازطريق نشريه هاي که به دموکراسي ، مردم سالاري وانسان گرايي معتقداند بگوش مسوولين کشوروجامعه جهاني برسانم ، تاباشد بااين کوچکترين خدمتي که انجام ميدهم حداقل مصيبت ملت راانعکاس بدهم . بگذارپول بدهند، انسانهاي فاسدوکودن رابگمارند ، اجيراستخدام نمايند ، توطئه ودسيسه کنند ، اما من متوقف نخواهم شد ودرهرسطروپاراگرافي که صداي ملت رامنعکس نموده باشد، تهيه ، جمع آوري ومنتشرنمايم . وهيچگونه پاداشي نيزازکسي توقع ندارم .

« بگذار برقامت بلند و راستین و استوار قلمم به دارم کشند ، به چهار میخم کوبند ، تا او که استوانه ی حیاتم بوده است ، سمبول مرگم شود ، شاهد رسالتم گردد ، گواه شهاد تم باشد تا خدا ببیند که بخاطرپول ومقامي استفاده ناجايزي ازخامه ام نشده است ، با قلمم معامله نکرده ام ، تا خلق بداند که باقلمم برسفره گوشت حرام ننشسته ام ، تا زور بداند ، زر بي فهمد و تزویر متعقد گردد که امانت خدا را ، جنايتکاران قرن بيست وبيست ويک نمی توانند ازمن بگيرند ، ودیعه ی عشق را چپاولگران نمی توانند ازمن بخرند و یادگار رسالت را آدمکشان نمی توانند از من بربايند . . .

قلمم استخوان من است، او نمی گذارد که فراموشش کنم، يا فراموش شوم ، که با شب خو کنم وبه ماديات روکنم ، دیروزم را از یاد ببرم ، فردا را به یاد نیاورم و ازرياليسم چشم بپوشم و تسلیم شوم ، نومید گردم ، به خوشبختی رو کنم به تسلیم خو کنم ، که . . . !

قلمم ايما ن من است ،  ( به قلمم سوگند  به خون سیاهی که از حلقومش می چکد سوگند، به رشحه ی خونی که از زبانش می تراود سوگند، به ضجه های دردی که از سینه اش بر می آید سوگند... )که اين قبله مقدسم را نمی فروشم ، نمی کشم ، گوشت و خونش را نمی خورم به دست زورش تسلیم نمی کنم ، به کیسه زرش نمی بخشم به سرانگشت تزویرش نمی سپارم. دستم را قلمم می کنم و قلمم را از دست نمی گذارم چشم هایم را کور می کنم ، گوشهایم را کر می کنم ، پاهایم را می شکنم انگشتانم را بند بند می برم ، سینه ام را می شکافم ، قلبم را می کشم حتی زبانم را می برم و لبم را می دوزم . . . اما قلمم را به بیگانه نمی دهم. به جان او سوگند که جان را فدایش می کنم ، خود را قربانیش می کنم  به خون سیاه او سوگند که به فرمان اوهر جا مرا بخواند ، هر جا مرا براند، هر چه ازمن بخواهد ، در طاعتش درنگ نمی کنم. (قلمم عصاي مسيح من است ، امانت روح القدس من است ودیعه مریم پاک من است ، صلیب مقدس من است ) . در وفای او ، اسیررياکاران نمی شوم ، زرخرید زرداران نمی شوم تسلیم پول پرستان نمی شوم.» وهمچنان به زود ترين فرست تاريخي صدها صفحه يي مستند ، ازجنايت ، وحشت وبربريت رابه پيشگاه ملتم تقديم خواهم کرد. انشااللله .

گاندی هفت موردی که باعث نابودي وانزواميشود چنين برميشمارد:

- > ثروت، بدون زحمت
- > لذت، بدون وجدان
- > دانش، بدون شخصیت
- > تجارت، بدون اخلاق
- > علم، بدون انسانیت
- > عبادت، بدون ایثار
- > سیاست، بدون شرافت.
این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش ازمرگش بر روی تکه کاغذي نوشت و به نواس اش داد.

« انتخاب جملات وپاراگراف هاي از انديشه ناب شريعتي.»

آقاي کرزي! آيا صداي ملت راميشنويد؟؟؟

آزموده را آزمودن خطاست، يکباراشتباه باردوم وسوم و... (چي...؟؟؟ )

(صباح)

آن غم كدام است كه درمان نشود؟
گريه كدام است كه خندان نشود؟

خاهيني که دستش بخون آلوده بود

اومرهم زخمهاي خونچکان نشود .

جناب ريس جمهور! شما ريس جمهورملت هستيد ، به همه مردم تعلق داريد ونه به گروپ خاصي منفعت جويان وقدرت پرستان ، زمانيکه مردم پاي صندوقهاي راي رفتند وتورا انتخاب کردند وآنان فکرميکردند که توخواهان حاکميت مردمي ، عدالت اجتماعي ، بازسازي خرابه هاي وطن ، تامين نظم وقانون ، آبادي وسرسبزي وخيروصلاح ملي هستيد ، وکسي نميدانست که جناب شما ( باعرض پوزش ) مدافع وطرفدارتنظيم سالاري ، ائتلافهاي مصلحتي ،اجرات مقطعي، گفتگوهاي نمايشي، فريبکاري هاي زماني ، سخنراني هاي احساساتي، زدوبندهاي شخصي ، شراکتهاي پولي ، همکارچپاولگري ، هم انديش کوتاه بيني و...

کرزي بعد ازانتخابات وقبل ازاعلام کابينه خيلي ازشيشه هاي قلب انديشمندان ، متفکرين ، نهادهاي حقوقي وحقوق بشرومردم رابه سنگ سخت جفايش شکست . وبازهم درحکومتش ، ناقضين حقوق بشر، چپاولگران ، آدمکشان ، جنگجويان ، تفنگداران ، قاچاقچيان ، تاراجگران ثروتهاي مادي ومعنوي وطن ، زورگيران زمين وجايداد مردم وملت وبخصوص زمين هاي شيرپور( چورپور) ،کوتل خيرخانه هزاره بغل ، سه صدوپانزده ، دشت برچي ، تپه شهدا و... دراداره دولت که طي اين سالها توسط ريس حمهورکنوني هدايت ومديريت ميشود،نقش اول رادارند . آقاي کرزي قبل ازاعلام کابينه نيزبخاطرتقررجنگسالاران به ريش حقوق بشرونهادهاي حقوقي خنديدند .

قسيم فهيم وزير دفاع قبلي، حامد کرزی را متهم به ايجاد انجماد سياسی و بی اعتمادی ميان شماری از گروهها و مردم' کرد. معاون سابق حامد کرزی در دولت انتقالی گفت که وضعيت سياسی موجود در کشورش، نا اميد کننده است و خطرهای بدی در قبال دارد. فهيم در مصاحبه با تلويزيون غير دولتی طلوع در کابل گفت که فضای کنونی ، فضای سالمی نيست ( اکنون که برکرسي قدرت لميده فضا کاملآ سالم وانساني است) و به گفته او، در شرايط کنونی ، مجاهدين به اشکال مختلف آزرده شده اند. فهيم مجاهدين را ميخ های ثبات خواند که اکنون به حاشيه رانده شده و دلسرد شده اند.او گفت که حامد کرزی ، می تواند اين جو را تغيير دهد. فهيم آشکارا از حامد کرزی گلايه که درلحظات حساس انتخابات رياست جمهوری گذشته، ضيا مسعود را بر او ترجيح داد. فهيم افزود که او می توانست در انتخابات موانعی به وجود آورد ( کود تا نمايد) اما دست به اخلال نزد.

فهيم از ذکر نامش در فهرست ناقضان حقوق بشر از سوی حقوق بشر انتقاد کرد و گفت که اين گزارش مغرضانه و دارای اهداف سياسی است. به باور فهيم، گزارش حقوق بشر، در آستانه انتخابات پارلمانی به منظور کوبيدن مجاهدين منتشر شده است . فهيم در اين گزارش، در صدر فهرست ناقضان حقوق بشر درمقطع حاکميت مجاهدين در سالهای ۹۰ ميلادی قرار دارد. حقوق بشر ادعا می کند که مدارک و شواهدی برای متهم کردن فهيم در دست دارد، اما فهيم اين اتهامها را که ماهيت آنها روشن نيست رد می کند. او از مجاهدين و کارنامه هايشان دفاع کرد و اعمال آنها را بخشی از ارزشهای تاريخی مردم دانست.

تا زمانی که همه این نسل ازبین نرفته اند ، خاطره جنگ سالاران منفور بردیده ودلها نقش بسته است وخواهد ماند. زيرا اينان با ائتلاف هاي مصلحتي ، دوستي هاي مقطعي ، همکاري هاي منفعتي ، دوستي ودشمني هاي زماني وبخاطرپول وقدرت به هيچ عهدوپيماني پابند نبوده وامروزاگردشمني خوني بوده اند وفردا ازيک گريبان سربيرون کرده اند ، ( اين نبشته که بصورت گزارش گونه ومستند بااتکاء به منابع موثق خبري تهيه گرديده شاهد اين گفتارماست. ) اين پول پرستان وقدرت جويان طي سه دهه ي کشورثابت کرده اند که ازهيچگونه معامله وسوداگري دريغ نميکنند.

نويسنده کتاب معروف بوش در جنگ ادعا کرده است که فهيم در جريان سازماندهی نبرد عليه طالبان در سال دوهزارويک ميلادی، پولهای هنگفتی از از آمريکا دريافت کرده است. فهيم در پاسخ به اين ادعا گفت که او برای مخارج جبهه جنگ، از آمريکايی ها پول گرفته ( نه تنها ازآمريکا ازروسيه ، هند ، ايران ، تاجيکستان ، فرانسه و...) اما آن پولها فقط بخشی از مخارج جنگ را تامين کرده است. او گفت که آمريکا در اين زمينه نه فقط پول بلکه کمکهای بسياری انجام داد تا رژيم طالبان سقوط کند. ( مارشال به ثروت ، قدرت وکرسي دست پيداکند.)

همچنان قسيم فهيم ، حامد کرزی را به توطئه چينی عليه مجاهدين متهم کرد. فهيم در اين مورد که کرزی کس ديگری را به جای او به معاونت خود در دولت آينده برگزيده است گفت: من خودم نخواستم با کرزی ائتلاف کنم، زيرا او بر سر قول خود ايستاده نيست و در پی حذف مجاهدين است. ( اکنون خودش خواسته که معاون کرزي شود)

فهيم همچنين با اشاره به نقش مجاهدين در اردوي جديد، گفت که مجاهدين در صورت تمايل می توانند جذب اردوي ملی شوند و در غير اين صورت، دولت بايد برای آنان زمينه اشتغال فراهم کند. او تاکيد کرد که اولويت پيوستن به ردوي ملی، با مجاهدين است. فهیم در نخستين اظهار نظر، بعد از اينکه حامد کرزی کس ديگری را به جای او به عنوان معاون خود در انتخابات رياست جمهوری برگزيد، گفت که کرزی از اين پس، حمايت مجاهدين را با خود نخواهد داشت. فهیم همچنين، در پاسخ به نگرانيهای اخير مبنی بر اينکه او ممکن است به دليل انتخاب نشدن به معاونت کرزی به خشونت متوسل شود، اين احتمال را رد کرد و گفت که او درشرایط کنونی نیازی به اقدام نظامی نمی بیند بلکه معتقد است که فضا برای رقابت های سالم سیاسی آماده است. پس از آنکه آشکار شد حامد کرزی فهيم را برای معاونت خود در برنامه انتخاباتی اش برنگزيده است نگرانیهايی ابراز می شد مبنی براینکه فهیم درواکنش به این اقدام کرزی دست به خشونت خواهد زد واین مساله به توجه به اینکه کنار رفتن از قدرت سیاسی در افغانستان با خشونت همراه بوده است به نگرانی های جدی در میان مردم و حلقات سیاسی بدل شده بود.

از وي پرسیده شد که کرزی محمد کریم خلیلی رهبر حزب وحدت اسلامی و ضیا مسعود از اعضای جمعیت را به معاونت خویش برگزیده و بارها تاکید کرده است که جایگاه مجاهدین در حکومت بعد ازانتخابات نیز نادیده گرفته نخواهد شد آیا وجود چنین چهرهايی در کنار کرزی نمی تواند اورا از حمایت بخشی از مجاهدین برخوردارکند؟ فهیم درپاسخ گفت حامد کرزی از حمايت بخش بزرگی از مجاهدين که در گذشته برخوردار بود، ديگر برخوردار نخواهد بود.

انتخاب نشدن فهیم به عنوان معاون کرزی تبصره های مختلفی در میان مردم وحلقات سیاسی را به دنبال داشته است از جمله این که حامیان بین المللی کرزی بویژه ایالات متحده آمریکا برکرزی فشار آورده اند تا به عوض فهیم کسی دیگری را برگزیند و برخی ها هم براين نظر بودند که دفتر مشترک تنظيم انتخابات فهيم را رد صلاحيت کرده است. اما قسيم فهيم معتقد است که اين تصميم خود کرزی بوده است که ديگر به گفته او با گروه ويژه خودش بسوی مبارزات انتخاباتی برود و در صورت پيروزی با آنها کار کند.همچنان فهیم که در مراسمی به مناسبت انفجار بغلان، که در آن تعدادی از غیرنظامیان به شمول شش نفر از نمایندگان پارلمان کشته شدند سخن می گفت، انتقاد کرد که عملکرد دولت سبب دلسردی مجاهدین سابق شده است. فهیم در دو سال گذشته پس از برکناری از وزارت دفاع افغانستان، پیوسته از حکومت آقای کرزی به دلیل آنچه فاصله گرفتن از مجاهدین می خواند، انتقاد کرده است. این انتقادات در حالی مطرح می شود که آگاهان امور باور دارند، مجاهدین سابق در حال حاضر سهم قابل توجهی در دولت دارند و هم اکنون تعداد زیادی از کرسی های پارلمان به جهادی ها تعلق دارد. فهیم در سخنان خود با بحرانی خواندن وضعیت در افغانستان گفت که راه حل مشکلاتی که کشسورامروز با آن روبروست، در سهم دهی بیشتر به مجاهدین است.

فهیم از نا امنی ها، فقر و بیکاری به عنوان چالش های در برابر دولت کرزی یاد کرد که به گفته او با وجود حمایت گسترده جامعه جهانی، هنوز اداره کرزی قادر به حل آن نشده است. ضعف و ناتوانی دولت سبب شد که امروز افغانستان در یک وضعیت بسیار بحرانی و خطرناک قرار بگیرد. امروز همه می دانند که افغانستان در یک بحران اجتماعی، بحران بی اعتمادی و بحران امنیتی قرار دارد و همه نگران هستند.

براد آدامز، مسئول بخش آسيا در سازمان ديده بان حقوق بشر، بازگشت فهيم به دستگاه دولتي افغانستان، را گامي به عقب و خطرناک  توصیف کرد. به گفته وي ،بيشتر مردم افغانستان معتقدند فهيم هنوز هم در خيلي از فعاليتهاي غير قانوني از جمله رهبري افراد مسلح غيرمسوول، حمايت از باندهاي جنايتکار و قاچاق مواد مخدر نقش دارد. 
در همین حال کای آیده نماینده ویژه سرمنشی ملل متحد گفت بود: تصمیم کرزی مبنی بر وارد کردن مارشال فهیم به کابینه آینده خود ، موجب سلب حمایت جامعه جهانی از وی می‏گردد.

حمله آمريکا در افغانستان منجر به رويکار آمدن جنگسالاران و قوماندانهاى تنظيم هاي اسلامى گرديد. نيروهائيکه درسالهاى نودودوتا نودوشش، کشوررا به صحنه جنگهاى قومى و مذهبى تبديل کردند. دهها هزار انسان بي گناه فقط به دليل تعلقات نژادى ولسانى توسط اين نيروها به فجيعترين شکلى به قتل رسيدند. اکثريت قاطع آنانيکه امروززمام قدرت را بدست دارند، به هر معيار که بسنجى در شمار جنايتکاران جنگى اند. بسيارى از فرماندهان نامبرده پيش از حمله نظامى آمريکا، فرارى و يا غيرفعال بودند وآنانيکه درداخل بودند عملآ درمحاصره بودند. اين آمريکا بود که بارديگر با دادن پول و اسلحه اينان رارويکار آورد. بنابراين نيروهاى که امروزغرب و آمريکا به اتکاى آنها گويا ميخواهد دموکراسى را پياده کند، بيشتر به شوخى ميماند تا واقعيت.

فهيم درحمايت ازکرزي : کمیسیون نظارت بر تطبیق قانون اساسی با حضور فهیم رسما کار خود را آغاز نمود. معاون اول رئیس جمهور که معمولا حاشیه ساز بسیاری از مراسم بوده است، در این مجلس اپوزیسیون دولت را به باد انتقاد گرفت و دوستان سابق خویش را متهم به ایجاد اختلال در حکومت نمود. فهیم اظهار داشت: گروه های سیاسی مخالف دولت، پایه های دولت را لرزان و در حال فروپاشی نشان می دهند و بر علیه دولت تبلیغات منفی می نمایند. اپوزیسیون نظام کنونی را متزلزل تحلیل نموده و دست آوردهای مهم کشور را نادیده می گیرند یا از آن چشم پوشی می نمایند. مخالفین دولت بدانند نظام کنونی خونبهای هزاران افغان است و چند نفر لاقید، چند نفر قاچاقچی و چند نفر خودغرض و قانون گریز نمی توانند این نظام را سقوط بدهند.

فهیم که دوباره به سمت سابق خود یعنی معینیت رئیس جمهور برگشته است، ادامه داد: نظام امروزی افغانستان متزلزل نیست،هر قدر که سنگ اندازی شود، هر قدر که ترور صورت بگیرد، هر قدر که تحریکات علیه دولت صورت بگیرد، من به شما اطمینان می دهم که نظام گسترش می یابد، قانونمندی در جامعه حاکم می شود و خس و خاشاک امروز یا فردا از بین می رود و روسیاهی برای شان می ماند. با اینکه فهیم از کسی نامی نبرد ولی بسیاری از آگاهان مسائل سیاسی کشور معتقدند که هدف حملات لفظی فهیم به طور غیرمستقیم رهبران گروه های سیاسی مخالف دولت، به ویژه ائتلاف تغییر و امید و علل الخصوص داکتر عبدالله و شماری از رهبران گروه های جهادی بوده است. چرا که عبدالله و اعضای گروپ ائتلافي واو( تغییر و امید ) در جرگه مشورتی صلح شرکت نکردند و کنفرانس بین المللی کابل را کم اهمیت جلوه دادند و رئیس جمهور را به تحریف واقعیتها متهم نمودند.

آنچه که باعث ناراحتی بسیاری از صاحب نظران شده است، تغییر دیدگاه فهیم که قبل از این به عنوان یکی از رقیبان اصلی کرزی از وی یاد می شد. فهیم در اداره موقت و دولت انتقالی - معاون اول رئیس جمهور بود، ولی زمانی که در سال دوهزاروچهارضیاء مسعود جایگزین وی گردید و ي مشاور رئیس جمهور معرفی شد، ایشان به جمع منتقدان اصلی دولت پیوست و همراه با همین کسانی که امروز آنها را خس و خاشاک می خواند، تشکیل جبهه ملی را داد. آن زمان فهیم، رئیس جمهور را متهم به کنار زدن مجاهدین از دولت کرد و کارکردهای دولت را در زمینه های مختلف به باد انتقاد گرفت و گفت: حامد کرزی یک رهبر ضعیف بوده و در یک موقعیت بازنده قرار دارد که بقای سیاسی اش وابسته به حضور قوت های ‏اجنبی در افغانستان می باشد و همگان می دانند که رئیس جمهور توانایی لازم برای مدیریت شرایط بحرانی حاضر در کشور را ندارد. آن زمان هیچ کس فهیم را لاقید، قاچاقچی، خودغرض و قانون گریز نخواند.

اما سوال این است که فهیم چه شده است که اکنون همرزمانتان، کسانی که سالها با آنها بر علیه طالبان جنگیده اید، کسانی که آنها را روزی نماد جهاد و مقاومت می خواندید، به یکباره قانون گریز و خود غرض شده اند. روي چوکي انقدرنازک ودالرهمچنان عزيربود که مارشال ياران ديروزي اشرا خس و خاشاک ناميد. فهيم برادران ديني اش را مورد تمسخر و تا حدی فحاشی قرار داد.

بخشی ازخاطرات جنرال تامی فرانکس وبوجي هاي دالر

من باهيچ گروپ وجرياني خصومت ندارم وبيان حقايق شامل همه کساني خواهد شد که بشکل ازاشکال طي سه دهه درويراني کشوروتباهي ملت سهيم باشند.

سازمان نظارت بر حقوق بشر می گوید کرزی باید با اتکا به حمایت مردمی موجود، افرادی را که جنایات گذشته به آنها منتسب دانسته می شود را کنار بگذارد. این سازمان در نامه یاد آوری می کند که او مسئول اداره کشوری است که جنگسالاران و فرماندهان محلی هنوز از خشونت و زور و وحشت آفرینی برای مرعوب کردن بخش عظیمی از مردم این کشور استفاده می کنند. در این نامه از کرزی خواسته شده بود که نه تنها از انتساب چنین افرادی د ر کابینه خود داری کند بلکه برای کاستن از میزان قدرت آنها اقداماتی انجام دهد. بسیاری از مردم از این خواسته سازمان نظارت بر حقوق بشر حمایت کردتد .

 

...ائتلاف شمال از طریق شراکت با قوای مخصوص ما، تجدید حیات یافته بود، در تمام ساحات جنگ از پنجشیر تا وادی دریای آمو، طالبان و حامیان القاعده شانرا تحت ضربات بمباری عملیات مخصوص ما قرار داشتند و طیارات بمب افگن B-52 که بالای میدان معرکه میچرخیدند، مهلک تر ازتیوری کارشناسان نظامی ثابت شدند...

فهیم روی میز قاتکی در مقابلم در بطن یک طیاره ترانسپورتیC-17 نشسته بود. او کلاه پکول کشمیری بسر داشت و ریشش را به خوبی پیراسته بود. مگر فهیم هنوز هم مانند مُجری مافیا به چشم میخورد. ساعات اخیر روز سه شنبة اخیر اکتوبر بود، یک شب سردی در دوشنبه تاجکستان. این طیاره غول پیکر به تنهایی در یک گوشة میدان هوایی ملکی ایستاده بود. فهیم و شخصیکه منحیث مالی اش معرفی شد، با موتر مرسد س گردآلود رسیدند. یک افسر جنگ دیده از مد یریت عملیات (سيا ) که من او را Hank مینامم، و مرا در این سفر همراهی میکرد، بطرف راست من نشسته بود، بطرف چپ من دگروال جان مل هولند - سربازی که من نزدش خوردی میکردم - آرنجش را روی میز گذاشته بود. ما قهوه های غلیظ قوای هوایی را نوشید یم. نه چای، اما به هر حال میتوان اینرا مذاکرات صرف چای نامید. منحیث زعیم ائتلاف شمال، وی بعد از قتل مسعود، فرماندهی را بدست گرفته بود.

فهیم برای معامله و چانه زدن آمده بود. او بزرگترین و مجهزترین قوای مخالفین را در افغانستان رهبری میکرد. او موثریت امتزاج قوای مخصوص و سلاح رهبری شده ما را مشاهده کرده بود. او از طریق ترجمان برایم گفت: اگر من به شما کمک کنم و شما با من کمک کنید، ما هردو برنده میشویم. مردم ما سالهاست با دهشت افگنی جنگیده اند و از زمانیکه طالبان قدرت را به دست گرفته اند این کار را باشدت بیشتر کرده اند. اگر مساعی هردو طرف ما به طور مشترک صورت بگیرد، نتایج مثبت خواهد داد. من گفتم: هنوز شما چیزی ندیده اید؟ “ من آرزو داشتم تا ترجمانی که به لهجه انگلیسی حرف میزد، متوجه باریکی این اصطلاح شود. طوری ظاهر شد که او متوجه شده بود و فهیم با طرز و ضرب المثل خود صحبت کرد و گفت: ما به همه احترام میگذاریم و به همه اعتماد داریم. من از او پرسیدم : آیا به قیمت زنده گی خود بر من اعتماد کرده میتوانی؟ وی گفت: ما عسکر میباشیم و دیگر انتخابی نداریم. زندگی ما بد ست خداست." او خوب حرف میزد. مگر زمانیکه به مشکلات افزوده میشد، او میتوانست جنگ را شدت بخشد؟ دلیلی وجود داشت که او مسوول مالی خود را آورده بود. من نقشه تاکتیکی جان من هولند را روی میز پهن کردم و پرسیدم :” جنرال اراده شما چیست ؟” او با پنسل بروی نقشه بخوبی علامت گذاری کرد.

اول او خط پیشروی را از پنجشیر بطرف میدان های هموار شمالی بطرف شمال کابل کشانید. بعداً دور چند شهر را در شمال که طالبان و القاعده در آنها اجتماع نموده، حلقه نمود: “ تالقان، قندز و مزارشریف، اهداف فوری ما این ها میباشند . قوای هوایی شما باید بمباران خود را در اینجاها تمرکز دهد تا به قوای ما اجازه داده شود که این شهر ها را به تصرف درآوریم . بعداً من بطرف جنوب، بسوی بگرام خواهم رفت. طرح او مفهوم خوب تاکتیکی داشت. اگر فهیم اطاعت همه قوماندانان ائتلاف شمال را با خود داشه باشد، قادر به تباه ساختن تجمع دشمن در شمال خواهد شد و میتواند پل حیاتی زمینی با ازبکستان تامین کند . مادامیکه این راه تصفیه میشد، هویداست که ما قوای مخالف را از طریق این شاهراه که از آسیای میانه تا اروپا امتداد دارد، بهتر کمک کرده میتوانستیم . کمک های انسانی نیز به کشور جنگد یده افغانستان صورت گرفته میتوانست و در پایان روز این افغانها خواهد بود که برای پیروزی قوای ما تصمیم بگیرند. فهیم در باره تفصیل طرح جنگی خود صحبت کرد. او گفت تالقان اولین هدف مهم میباشد . و از طریق آن یک میدان هوایی برای قوایش بدسترس قرار میگیرد. من پرسیدم و کابل ؟

فهیم با چشمان فرورفته مرا خوب بررسی کرد و گفت :تا زمانیکه شما اجازه ندهید ، ما داخل کابل نخواهیم شد! این یک پاسخ درست سیاسی بود. آیا او صادق بود؟ این یک سوال خیلی مهم بود . در پاکستان من با شماری از رهبران پشتون مخالف طالبان صحبت نموده بودم، احساس برانگیز ترین شان حامد کرزی بود، او یک آدم عصری و چند لسان ميدانست . کرزی به مجردیکه طالبان ، رژیم مستبدانه خود را آغاز کردند، از آنها جدا شده بود. مرکز سيا در اسلام آبادازاو حمایت به عمل میاورد، چون او قادر به متحد ساختن گروه های مختلف بود. بر من هم تاثیر گذاشته بود ، ما برای ساختن قوتهاي پشتون که علیه طالبان بجنگد، نیاز داشتیم . من به این باور بودم که کرزی فقط همان رهبر مناسب پشتون میباشد که چنین قوا را بسازد. اگر مقاومت دشمن بطور آنی متلاشی میشد و ائتلاف شمال که ترکیبی از تاجیک ها، ازبک ها و هزاره ها بود، خلای کابل را پر میکرد.

افغانستان شاید دوباره در منجلاب خانه جنگی میافتاد و این وضع گروه های شمال را در مقابل اکثریت پشتون قرار میداد. این از پاسخ فهیم واضح بود . وقت آن رسیده بود که درباره قیمت قالین صحبت شود ، من از فهیم پرسیدم : بیشتر از این از ما چی میخواهی؟  به چی ضرورت داری ؟ در اینوقت متوجه شدم که جان مل هولند چهره فهیم را می خواند. قوای مخصوص ما در جنوب مزار شریف با جنرال دوستم و در شمال شرق با واحد های بزرگتر فهیم در حال پیشرفت بودند. ... فهیم از هینک پرسید:” چه نوع کمک های لوژستیکی و مالی با ما فراهم کرده میتوانید؟ Hank یک لست کمپیوتری ، مخابرات و تدارکات ادویه را بیرون کشید، فهیم با تبسم شایسته گفت:” من یک میدان هوایی بزرگتر جهت استفاده C- 130 ها میخواهم. C- 130 های شما طیاره مشهوریست و با توپ های خود روحیه طالبان و عرب ها را شکستانده است. هینک پرسید: شما تدارکات خود را داشته باشید؟ فهیم شروع کرد: اگر من تالقان و میدان هوایی آنرا در تصرف درآورم، و بعداً رو به مسؤول پولی خود کرد و در گوشش زمزمه کرد و بعداً ادامه داد : من به سه میلیون دالر امریکایی ضرورت خواهم داشت. من پرسیدم: شما ۳ میلیون دالر جهت راه اندازی عملیات میخواهید و اگر مزار شریف را بدست آورید؟ هینک و من برای این آماده گی گرفته بودیم. او سرباز خوبی و من سرباز بدی بودم. هردوی ما منتظر پاسخ ماندیم، فهیم گفت: اوه ! نه خیر، برای تمام عملیات! من در ماه به هفت میلیون دالر ضرورت خواهم داشت. من به پا خواستم و بطرف ترجمان دیدم و گفتم این یاوه سرایی و چرند گویی است This is Bullshit!و ترجمان را گفتم ، ترجمه کن!
من بطرف زینه های پیشروی ترانسپورت ( طیاره ) به قدم زدن آغاز کردم، دور خوردم و سگرتی روشن کردم. « این عمل را ما قبلاً تمرین کرده بودیم.» در تونل روشن کارگوی طیاره
Hank برای فهیم لکچر میداد که جنرال فرانکس خیلی عصبانی است. من دوباره به داخل طیاره آمدم و روی میز نشستم. Hank سری تکان داد و بعداً با فهیم حرف زد: درست است، موافقه شد. پنج میلیون دالر برای هرماه ...و تا زمانیکه اجازه دخول به پایتخت برایت داده نشده، بیرون کابل توقف میکنی . فهیم گفت : بلی! فهميدم،  زمانیکه فهیم و مسوول مالی اش از طیاره بیرون میرفتند و بوجی های را که با میلیون ها دالر پر شده بودند و در موتر مرسد س ( بنز ) جهت حمل بارگیری میشدند دیده میتوانستم. امیدم بران شد که موترش اسپرنگ های قوی جهت حمل بوجی های نوت های صد دالری که بارش را گران ساخته بودند داشته باشد. من فهمیده نتوانستم که آیا ما اسپی سودا کردیم یا قالینی خریدیم «!»...


November 14th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات